Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش «تابناک»، روزنامه اعتماد در گفتگو با حشمت الله فلاحت پیشه به «بَد وخوب پیوستن به FATF» پرداخته است که در ادامه می خوانید:

آیا ایران به fatf می‌پیوندد؟ آیا بنزین گران می‌شود؟سرانجام واردات خودروی خارجی کارکرده چه می‌شود؟سرنوشت نرخ ارز چه خواهد شد؟آیا احیای برجام محتمل است یا نه؟ این پرسش‌ها و بسیاری از ابهامات دیگر این روزها به تناوب در فضای عمومی کشور مطرح هستند اما پاسخی روشن و شفاف در خصوص آنها وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خروج از ذیل بند هفت FATF به چه معناست؟/ پای بزرگنمایی در میان است؟

به گونه‌ای که برخی تحلیلگران اساسا نحوه مدیریت دولت سیزدهم را مدیریت تعلیق و پرونده‌های‌باز معرفی می‌کنند. دولتی که به رغم همه مخالفت‌های قبلی، روند پیوستن به fatf را در خفا آغاز کرده و وزیر اقتصادش به نهادهای بین‌المللی برای خروج از لیست سیاه fatf نامه می‌نویسد اما موضوع را رسانه‌ای نمی‌کند.

قصد تغییر در قیمت حامل‌های انرژی و گرانی بنزین را دارد اما حاضر نیست تصمیمش را علنی به اطلاع عموم مردم برساند و ناگهان سهمیه‌های ماهانه مردم را حذف می‌کند. مایل به احیای برجام است اما از واکنش دلواپس‌ها و طرفداران رادیکالش در جناح راست بیم دارد. و سایر پرونده‌های بازی که دولت مایل به تصمیم‌سازی در خصوص آنهاست اما از تبعات و واکنش‌های احتمالی پیرامون آنها نگران است.

در این میان خبر زمینه‌سازی برای پیوستن به fatf بازخوردهای فراوانی در فضای عمومی و تخصصی کشور پیدا کرد. تلاشی که دولت از مهرماه ۱۴۰۲ به صورت چراغ خاموش در دستور کار قرار داده بود، باعث تقویت این شایعه شده که ایران به زودی از لیست سیاه fatf خارج شده و وارد لیست خاکستری می‌شود.

روز یکشنبه خبرگزاری‌های اصولگرا از موافقت FATF با حذف نام ایران از فهرست سیاه خبر دادند.هرچند این موافقت برای خروج از لیست سیاه مرتبط با توصیه شماره ۷ (تحریم‌های هدفمند مرتبط با اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی) و ذیل دستاوردهای برجامی است، اما برخی زمزمه‌ها حاکی از آن است که دولت به زودی رسما تصویب پیوستن ایران به fatf، cft و پالرمو را از طریق مجمع تشخیص پیگیری می‌کند تا با تصویب این لایحه رسما زمینه خروج ایران از لیست سیاه fatf فراهم شود.

در این میان، یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد در خصوص روند پیگیری پیوستن به کنوانسیون‌های بین‌المللی از جمله fatf اعلام کرد، دولت مذاکراتی را برای طرح دوباره این موضوع در مجمع انجام داده و هر زمان دولت اعلام کند این پرونده در مجمع مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

این اتفاق واکنش وزیر اقتصاد کشور را هم به همراه داشت و خاندوزی در پی قبول این درخواست، این پذیرش را کاهنده ریسک مراودات تجاری کشورها با ایران خواند و اعلام کرد: «با این اقدام، ریسک مراودات تجاری با ایران کاهش خواهد یافت و به نفع تعاملات بین‌المللی ایران خواهد شد.»

وزیر اقتصاد همچنین توضیح داد: «گروه ویژه دو دسته اقدام علیه ایران انجام داده که یکی لیست سیاه بود که همچنان ادامه دارد. اقدام دوم هم متکی بر قطعنامه‌های تحریمی علیه ایران بود که در قالب توصیه‌های موسوم به بند ۷ انجام و به کشورهای عضو درباره اموال و دارایی‌های ایران توصیه‌هایی می‌شد.»

در آخرین نوبت، تیرماه ۱۴۰۲ بود که FATF اعلام کرده بود ایران را به همراه کره شمالی و میانمار در لیست سیاه قرار داده است.بلافاصله پس از اظهارات وزیر اقتصاد اما بسیاری از تحلیلگران با طرح این پرسش که چه کسی پاسخگوی زیان‌های چند ساله ایران که گروه‌های دلواپس با عدم تصویب fatf متوجه کشور کرده‌اند خواهد بود؟

اعتماد در گفت‌وگو با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و یکی از چهره‌هایی که تلاش بسیاری برای تصویب این لوایح صورت داد تلاش کرده درباره این آسیب‌ها و خسارات صحبت کند. فلاحت‌پیشه از جریان سوداگری بین‌المللی خبر داد که قبلا در کشور عراق کاسبی دامنه‌دار تحریم را برنامه‌ریزی می‌کرد و پس از آغاز تحریم‌های ایران در ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی، تمرکز ویژه خود را متوجه ایران کرد. شبکه‌ای که نیروهای بانفوذی در داخل کشور دارد و با ایجاد مانع و تنگنا در مسیر بهبود مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی سودهای کلانی به جیب می‌زنند.

موضوع پیوستن به fatf طی روزهای اخیر یک بار دیگر در فضای عمومی کشور مطرح شده است. حتی برخی در خصوص احتمال خروج ایران از لیست سیاه fatf طی ماه‌های آتی سخن می‌گویند. شما این روند را چطور ارزیابی می‌کنید؟

خوشحالم که دولت کنونی هم سرانجام پذیرفت که در خصوص fatfو بسیاری از موضوعات دیگر واقعیت‌ها را بپذیرد. واقع آن است که قرار گرفتن ایران در لیست سیاه fatf آسیب‌های زیادی را متوجه کشور کرده است. به یاد دارم یکی از چهره‌های برجسته دولت سیزدهم که آن زمان در مجمع تشخیص حضور داشت، زمانی که از آسیب‌های عدم الحاق به این کنوانسیون‌ها و ضرورت تصویب آنها سخن می‌گفتیم با عصبانیت و با طرح یک‌سری شعارهای کلی به ما پاسخ می‌داد که پیوستن به fatf خطرناک است. اما تجربه ۷۰۰ روزه دولت آقای رییسی به آنها نشان داد که قرار گرفتن در لیست سیاه fatf تا چه اندازه منافع ایرانیان را تهدید می کند.

کدام بخش‌های کشور، بیشترین آسیب را از عدم الحاق به fatf متحمل شدند و کدام گروه‌ها و افراد بیشترین منافع را برداشت کردند؟

جدای از مردم، فعالان اقتصادی و صاحبان کسب‌وکار که بیشترین آسیب‌ها را از عدم پیوستن به این کنوانسیون‌ها متحمل شدند، آسیب مهم به خود دولت وارد شد. دولت سیزدهم به‌رغم پیوستن به شانگهای و بریکس که دو دستاورد مهم دولت رییسی به شمار می‌رود، نتوانست از منافع آن بهره‌مند شود. چرا که نه چین نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری حاضر نیستند با کشوری که در لیست سیاه fatf قرار دارد، معامله و مراوده‌ای داشته باشند و سرمایه‌گذاری خاصی را صورت بدهند.
با وجود اینکه دولت به این اتحادیه‌های اقتصادی و سیاسی و امنیتی که ذیل اتحادیه‌های مستقل نظام جهانی و غرب تعریف می‌شوند، پیوست هیچ ثمره اقتصادی متوجه کشورمان نشد. دلیل این فقدان آن است که مبادلات بانکی و مالی در جهان در قالب توصیه‌هایی صورت می‌گیرد که fatf مطرح می‌کند.

در شرایطی که حتی کشورهای دوست هم حاضر به مراوده و معامله با ایران نیستند دولت چگونه نفت می‌فروشد، واردات کالا صورت می‌دهد و اقدام به فروش کالاهای خود می‌کند؟

در این دوران به‌رغم اینکه کشور مجبور شد بخش عمده‌ای از مناسبات مالی و اقتصادی خود را به صورت دلالی با قیمت‌های بالاتر انجام بدهد، ایران ناچار به در نظر گرفتن تخفیف‌های غیرمتعارف برای فروش کالاهای خود از جمله نفت است. دلالان بین‌المللی داخلی و خارجی حقوق ملت ایران را در قالب حق دلالی دریافت کرده و می‌کنند. این روند بسیار دردناک و خردکننده است. حتی شهروندان و تجار ایرانی هم وقتی می‌خواهند در جای جای جهان مناسبات شخصی و اقتصادی داشته باشند با موانع دشوار دلالیسم و سیطره سوداگران بر اموال ایرانیان روبه‌رو شدند.

چرا که ایران در فهرست سیاه تروریستی قرار داشت (و هنوز دارد) و بسیاری از بانک‌ها نمی‌توانستند مناسبات عادی و بانکی خود را دنبال کنند. زمانی که بنده به عنوان رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، یکی از کنوانسیون‌های مرتبط با fatf را در صحن کمیسون به بحث گذاشتم، مدیران عامل تمام بانک‌های دولتی و خصوصی کشور را در آن برهه دعوت کردم. تقریبا تمام مدیران عامل بانک‌ها و نمایندگان آنها از آسیب‌های جدی عدم پیوستن به fatf و آثار سوء این روند بر مناسبات مالی و ارتباطی بانک عامل خود صحبت کردند.

به همین دلیل در آن نشست به‌رغم اینکه اکثر نمایندگان مخالف fatf بودند اما موضوع پیوستن به fatf رای آورد و در ادامه هم موضوع در صحن علنی مجلس زمانی که گزارش‌های اجرایی و اقتصادی مطرح شد، رای آورد.

چه شد که نهایتا روند پیوستن fatf رای نیاورد و دچار سکونی چندین و چند ساله شد؟

پس از تصویب مجلس موضوع راهی شورای نگهبان شد، شورای نگهبان ایراداتی به آن وارد کرد و به مجلس عودت داد. مجلس ضمن رفع ایرادات بر نظر خود پافشاری کرد و موضوع نهایتا به مجمع تشخیص رفت و با تصمیمات سیاسی دچار سکونی چند ساله شد.

بهانه‌های مختلفی به عنوان دلیل راکد نگه داشتن این موضوع مطرح شد. جالب اینجاست هرگونه تردیدی که دلواپسان مطرح می‌کردند، در قالب حق شرط‌های قوی برطرف می‌شد و هیچ خطری متوجه کشورمان نبود. به عنوان مثال حق شرط گذاشتیم که گروه‌های تروریستی را باید شورای امنیت ملی کشورمان تعیین کند نه نهادهای بین‌المللی. در نمونه دیگر حق شرط گذاشتیم که تراکنش‌هایی که خلاف امنیت کشور و حقوق مردم ایران است را دولت نمی‌تواند ارائه بدهد.

به‌ویژه زمانی که عده‌ای از دلواپسان مطرح کردند که ممکن است این کنوانسیون‌ها شرط‌پذیر نباشند، دوباره این شرط را تعیین کردیم که چنانچه شروط ایران پذیرفته نشود، دولت ایران حق عضویت در این کنوانسیون را ندارد. جالب اینجاست که بیش از ۵۰ کشور دنیا برای fatf و cft شرط گذاشته بودند و این حق توسط نهادهای بین‌المللی مسوول پذیرفته شده بود. اما دلواپسان حاضر به قبول واقعیت نبودند. ایران یکی از معدود کشورهای جهان است که به تصمیم‌گیری‌های آسیب‌ساز و خودزنی شهره است.

آیا می‌توان تحلیلی از وضعیت fatf قبل و پس از تشکیل دولت سیزدهم ارائه کرد. از این منظور این پرسش را مطرح می‌کنم که تغییرات ذهنی کابینه آقای رییسی برای مخاطبان مشخص شود؟

پس از تشکیل کابینه آقای رییسی، اکثر طرفداران دولت که قبلا ذیل مخالفات fatf قرار داشتند، امروز به دنبال آن هستند که مشکلات پیوستن به fatf حل شود. دلیل این تغییرات آن است که چهره‌های دولت کنونی از آسمان تصورات خود به زمین واقعیت‌ها هبوط کرده‌اند.

آنها متوجه شده‌اند که لازمه رفع مشکلات اقتصادی و رفع تنگناهای معیشتی آن است که نگاه توام با تعامل با دنبال شکل بگیرد. این است که دلواپسان برجام و fatf و cft برخلاف گذشته دیگر متوجه شده‌اند که باید با جهان پیرامونی ارتباط معقول داشت.

هر زمان که بحث احیای برجام، پیوستن به fatf و cft و... مطرح می‌شود، موضوع کاسبان تحریم هم به میان می‌آید. افراد و جریاناتی که منافع خاصی را از تحریم‌ها و انزوای ایران دنبال و تلاش می‌کنند دروازه‌های کشور به روی جهان بسته بماند تا آنها سودهای هنگفتی برداشت کنند. به نظر شما کاسبان تحریم چقدر در مشکلات امروز نقش دارند؟

کسانی که از تنگناهای مردم و کشور سوداگری کرده و بعضا کمک کرده‌اند که این انزوا و موانع ادامه پیدا کند. هرچند این افراد سودهای کلانی به جیب می‌زنند اما شک ندارم که روزی کاسبان تحریم، سوداگران سیاست و دلالان انزوا سرانجام پاسخگوی مردم خواهند بود. این جریان قبل از ایران در کشور عراق حضور داشتند و نفت عراق را سوآپ می‌کردند. این افراد و جریانات در دهه ۹۰ میلادی نفت عراق را با تخفیف‌های بالا و به صورت قسطی می‌خریدند و با قیمت‌های بسیار بیشتر در بازارهای جهانی می‌فروختند.

دردآور اینکه این افراد و جریانات موفق شدند زمینه تحریم شدن ایران را فراهم کنند. معتقدم نوعی همدستی میان کاسبان تحریم داخلی و تحریم‌کنندگانی مانند امریکا و اروپا و... وجود داشت. پس از آغاز تحریم‌ها، اینها کاسبی خود در حوزه‌های نفتی، دارویی و سایر اقلام را آغاز کردند.

پیگیری این سرنخ‌ها ما را به پرونده‌های سوداگرانه بیشتری می‌رساند. وقتی مشخص شد که محدودیت و تحریم سود کلانی دارد، پروژه فیلترینگ و محدود ساختن فضای مجازی هم استارت خورد. افرادی در ایران ظهور کردند که کاسبان فیلترینگ بودند. وقتی برخی اپلیکیشن‌ها و سایت‌ها فیلتر شدند عده‌ای به صورت رسمی از فیلترینگ سودهای میلیارد دلاری به جیب زدند. چطور ممکن است برخی سایت‌ها و اپ‌ها فیلتر شوند و گروهی از افراد بانفوذ، فیلترشکن بفروشند؟ این حرف من نیست، تعدادی از نمایندگان همین مجلس یازدهم از ارتباط افرادی که طرح صیانت و فیلترینگ را تصویب کردند با فروشندگان فیلترشکن در ایران پرده‌برداری کردند. کاسبان فیلتر دزدانی هستند که در پوشش قانون و تقنین پنهان شده‌اند. به عبارتی نان خود را در خونی می‌زنند که از پیکره ملت ایران جاری شده است.

در پایان مجلس دهم و دولت دوازدهم روند پیوستن ایران به fatf در چه مرحله‌ای قرار داشت؟

پس از کش و قوس‌های فراوان پرونده به مجمع تشخیص رفت. در واقع مسوولیت توقف روند پیوستن ایران به کنوانسیون fatf متوجه مجمع است. مجمع سه ماه وقت داشت که سرنوشت کنوانسیون‌های پالرمو و cft را روشن کند که موضوع مسکوت ماند. شاید دلیل موافقان پیوستن از مسکوت گذاشتن این بود که با پاسخ رد مواجه نشوند و در آینده فرصت تصویب وجود داشته باشد.

به هر حال از منظر قانونی مجمع تشخیص باید در مورد ایراداتی که هیات عالی نظارت به پالرمو گرفته بود و ایراداتی که شورای نگهبان به cft گرفته بود اعلان نظر می‌کرد. اتفاقا مخالفان اصلی تصویب این اسناد کسانی بودند که در دولت آقای رییسی صاحب پست‌ها و مقام‌های بسیار شدند. شنیدم همین افراد زمانی که با تنگناها مواجه شدند در دولت تلاش کردند موانع را برطرف کنند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران یمن موساد حملات موشکی سپاه کریم مجتهدی پاکستان فلاحت پیشه نماینده سابق مجلس FATF اف ای تی اف دولت رئیسی تیم ملی فوتبال ایران یمن موساد حملات موشکی سپاه کریم مجتهدی پاکستان لیست سیاه fatf بین المللی کنوانسیون ها کاسبان تحریم پیوستن به FATF لیست سیاه پیوستن به fatf روند پیوستن دولت سیزدهم آقای رییسی فلاحت پیشه مجمع تشخیص متوجه کشور تحریم ها آسیب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۸۹۵۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • فلاحت پیشه: نه‌تنها از منابع فروش نفت نفعی برای مردم حاصل نشد؛ بلکه دولت دست در جیب مردم کرده است
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • رئیسی: تحریم نوعی جنگ است | در دکترین ما سلاح هسته‌ای وجود ندارد
  • توسعه تجارت انرژی در کنار پیوستن به بریکس و شانگهای زمینه‌ساز رشد اقتصادی کشور شد
  • رئیسی: تحریم نوعی جنگ است/ در دکترین ما دسترسی به سلاح هسته ای وجود ندارد
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • کنعانی تحریم‌های سه‌کشور آمریکا، انگلیس و کانادا را به شدت محکوم کرد
  • فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد
  • فلاحت پیشه: هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران
  • فلاحت پیشه: هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران /سرنوشت پول‌های اختلاس‌شده مشخص نشده /ناکارآمدی دولت مقابل الیگارشی قدرت و ثروت